بسیاری مواقع برای تشریح یک موقعیت سهمگین، بیان میشود که کسی خود را باخت. این خود را باختن در لحظههای بحرانی و یا نا مناسب نشانه عمق ترس و نگرانی فردی ما میباشد. در اصل اتفاقی را که ما تصویر میکنیم این است که یک فرد در شرایطی بس ناگوار به شدت از حل عادی خود بیرون میاید. در واقع میشود تصور کرد که در یک مسابقه بین خود (فرد) و شرایط بحرانی، خود (فرد) بازنده شد، و یا به نوعی شخص خود را میبازد.
علائم بحرانی و یا باختن این خویشتن میتواند بسیار متفاوت باشد و راه برخورد به این بحران برای هر یک نفر از ما فرق میکند. ولی نشانههایی چون انکار،بهت زدگی هیجانی، اختلال در توجه وحافظه، خشم، فرا موشی، یاد آوردن ضربه، منتظر حادثه بعدی شدن، ناامیدی، احساس گونه کردن، غمگین شدن، افسردگی، بسدقی عصبانی شدن، انزوا طلبی، افزایش مصرف دارو، و از دست دادن معنی زندگی بسیار جدی هستند و نیاز به درمان دارند.
در این خود را باختن، بسیاری از مواقع ما راهی و یا دلیلی برای حال بحران و یا پذیرفتن بحران نمیبینیم، چرا که فکر ما و ذهن ما در شرایط بحرانی و یا هیجانی قادر به تحلیل نیست. روش برخورد ما با یک بحران همانا به اعتقادات ما، احساسات ما، و رفتارهای ما در شرایط غیر بحرانی دارد. کسانی که از حمایت خا نودگی و یا اجتماعی برخوردار هستند، میتوانند با تکیه بر روشهای مثبتی چون صحبت، مشاورت، تعمق، و تمرین بر بحران غلبه کنند. در شرایط نداشتن این کمکهای فکری، راه مواجه شدن به بحران میتواند مخرب و یا نا مناسب باشد. یافتن و استفاده از رفتارهای جدید در حالی امکان پذیر هستند، که قابلیت شنوایی و پذیرش ضعفها و آشفتقیهای روحی وجود داشته باشد.
پیروز باشید.
پوران پور اقبال