تاریخ علم روانشناسی برمیگردد به دنیای فلسفه، معرفت، و دنیایی که سوال مهم دانشمندان این بود که ما چه هستیم، چگونه بوجود آمده ایم، چگونه میدانیم، از کجا میاییم و به کجا میرویم. در قرن هیجدهم دید تحقیق علمی به افرادی بود که بطور ناگهانی و یا در یک دوران طولانی مدت رفتارهای عجیب از خود نشان میدادند. گروه مورد توجه زنانی بود که به قول فروید، هیستریک بودند و یا دچار تشنج و تنشهای عصبی بودند. در دنیای که فرق بین نرمال و غیر نرمال نامشخس است، باید بدانیم که علم روانشناسی به بر رسی کلی و همه جانبه زندگی شخصی افراد می پردازد تا بتواند شناخت نسبیاز رفتارها، افکار، و روابط بین انسانی که دچار اختلال میشوند به دست آورد. .
برای درک مقوله ادراک، درک و یا شناخت، بایستی بدانیم که تشکیل، داشتن، و ترجمه احساس به اشکال مختلف صورت میگیرد. درک از یک جسم، یک بحث، یک واقعه، و یا یک احساس نیاز به درک احساسی و یا داشتن تصویر از فرم، شکل، الگو، نقش، و دیگر خصوصیت این پدیده داریم. این مشاهده، تجربه، آگاهی، و دریافت , زمانی کامل میشود که ما از احساسات لمسی, چشای، شنوی، بینایی، وادرکی خود بهره ببریم تا یک تصویر در ذهن خود بوجود بیاوریم. ما زمانی میاموزیم که تغییری در تجربیات خود که همه جانبه هستند، احساس کنیم. شناخت مفاهیم، پذیرفتن قواعد زندگی، و بها دادن به ارزشهای انسانی همه از همین دریچه آموخته میشوند و با تمرین درونی میشوند.
افکار ما عموما به ما میگویند که در یک شرایط خاص چه احساسی خواهیم داشت و نوع این احساس چه میباشد. گاهی اوقات افکار ما بدور از رفتارهای ما عمل میکنند، یعنی رفتار و افکار ما در دو سیر متفاوت میچرخاند. فکر ما در هنگام انجام کارهای خود به خودی به دور از رفتار عمل میکنند. بطور مثل در هنگام رانندگی و یا شرایط دیگر که ما بدون فکر کاری را انجام میدهیم. همه ما یک سری رفتارها را مرتب در مغز خود تکرار میکنیم و یا در فکر خود آنهارا پرورش میدهیم. توقعات ما از زندگی، دید ما به دیگران، طرز فکر ما نسبت به شروع و پیدایش یک احساس تشویش، همه و همه در کنترل ما بر فکر و رفتار تاثیر میگذرد. در مجموع میشود گفت که اعتقادات عمیق و درونی ما نسبت به زندگی گاهی ما را و وامیدارد که آن چیزی را که از آن وهمه داریم برایمان واقعی میکند.
چیزی که امرزه از طریق راههای علمی ثابت شده است این است که افکار منفی رفتارهای ما را به سمت هیجان اضافه میکشد و این خود احساسات آشفته را دامن میزند.
سلامتی روح و روان، جسم و جان ما همه به این امر مرتبط است که ما چگونه میندیشیم.
به امید داشتن تجربیات هر چه بهتر در هر روز زندگی.
پوران پور اقبال