رفتار نو؟

شاید بهترین تعریفی که تا کنون از روانشناسی ارائه شده همان تعریف هلیگارد باشد که می گوید “روانشناسی علم بررسی رفتار و فرایندهای ذهنی است”. از ﺁغاز عمر کوتاه روانشناسی به عنوان یک علم جدید که اندکی بیش از یک قرن از ﺁن نمی گذرد٬ این موضوع که رفتار بشر ذاتی و یا اکتسابی است همواره محل بحث بوده است. تابع محیط و یا توارثی بودن رفتار باعث به وجود ﺁمدن رویکردها و مکاتب مختلفی در این شاخه از علم گردید.

بعضی از این مکاتب رفتار را ناشی از یادگیری هایی که از دوران کودکی شروع و در طول زندگی ادامه می یابد دانسته و عقیده دارند که انسان رفتارها را می ﺁموزد. برخی دیگر معتقدند انسان با مجموعه ای از توانائی ها و محدودیت ها به دنیا می ﺁید و رفتارهای او نیز ناشی از همین عوامل ژنتیکی است. گروه دیگری نیز بیان می دارند که باورها و شناخت انسان عامل تعیین کنندهً رفتارهای وی می باشد.

هر یک ازاین دیدگاه ها برای اثبات نظریات خود تحقیقات وسیعی را انجام داده اند که هر یک بسیار ارزشمند و روشنگر بوده است. هر چند که امروزه اکثر روانشناسان بر این باورند که دیدگاه های مختلف در خصوص ماهیت رفتار درست می باشند اما هیچ یک کامل نیستند و به منظور شناخت و تبیین ﺁنچه که رفتار می نامیم به مجموعه ای کامل از همه این نظریات نیازمند یم.

اما رفتار نو٬
رفتار نو تلاشی است تا با نگاهی روانشناختی رفتار را از زوایای فردی٬ اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار دهد. پالایش رفتار از طریق نقد الگوهای موجود و سعی در یافتن و نزدیکتر شدن به الگوهای بهنجار انگیزه اساسی می باشد. رفتار انسان امروزی که در بین دو قطب ناخوداگاه جمعی و باورهای غبارﺁلود گذشتهً کهن(ﺁرکه تایپ) از یک طرف و نگرش خود محوری و فردیت گرایی افراطی(نارسیسیزم) دنیای مدرن از جهت دیگر سرگردان می باشد٬ بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازبینی و بررسی می باشد.

Leave a reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *