اگر ما همیشه این را بدانیم که میتونیم پیشرفت کنیم و بهتر زندگی کنیم، در نتیجه میتونیم در تمام روابط و رفتارهای خود تجدید نظر کنیم. آنچه را که ما درمورد ارتباط با دیگران یاد گرفته و میدانیم گاهی بخش کوچکی از مجموعه روابط انسانی را فرا میگیرد، به توجه به نیاز بنیادی انسان نوین برای دیده شدن و فهمیده شدن هر چه بیشتر.
یک رابطه دوستی، شراکت، همکاری، همسایگی، همکلاسی، و یا ازدواج میتواند سالم، پویا، متقابل، و هدفمند باشد. ولی گاهی توقعات، عدم احترام با تمامیت دیگری، و یا ضوابطی که ما در آن میتونیم حل شده باشیم، محیط این رابطه سالم را مسموم و کشنده میکنند. البته از حق نگذریم، در فرهنگ اصیل ایرانی ما اهمیت زیادی به دوستی، صداقت، جوانمردی، و از خود گذشته گی در ارتباط با دیگری داده میشود، ولی باز هم بنا را بر این میگذاریم که ما نیازمند باز بینی و شناخت حقوق فردی – اجتماعی خود و دیگری هستیم. باید توجه کرد که اصل هر رابطه سالم و توانایی، احترام متقابل و مداوم است.
این احترام نه خریدنی است و نه فروختنی، بلکه اکتسابی است. حال یعنی چه؟ بدست آوردن احترام یک پروسه طولانی دارد، که در آن ما حد و مرزهای خود را میشناسیم و به معرض نمایش میگذاریم. یک رابطه سالم تعارف پذیر نیست، یک رابطه سالم رفیق بازی، رقابت، چشم و هم چشمی، و جنگ و ستیز را به خود نمیپذیرد. کسب احترام در این رابطه وقتی موفق میشود که ما خط و مرز خود را با تمام مواردی که هوای تنفس را در دوستی بهم میزند، مشخص کرده و بدانیم. این احترام و توجه به شعور، وقت، امکانات، و محدودیتهای دیگری نه تنها رابطه دوستی را سالم تر میکند، بلکه به دوام آن میافزاید.
در یک رابطه سالم هر دو طرف میتوانندد در مورد احساسات، افکار، علایق، و مسائل روز مرّه خود صحبت کنند، بدون اینکه ترس از مورد قضاوت کردن داشته باشند. در این رابطه خشم، کینه، فریب، دروغ و نادرستی جایی ندارد، چرا که هر دو طرف قادر هستند حس همیاری، همدردی، و توجه لازم را در مجموعه این رابطه بگیرند. یک رابطه سالم وقت برای خود با دیگری به اندازه کافی وجود دارد و ما نیاز به از دست دادن و فدا کردن وقت برای خود و یا دیگری نداریم. تعهد به ایجاد یک رابطه سالم مستلزم احترام به خویشتن و دادن امکانی رشد و تحول به خود و دیگری دارد. این سوگند و یا تعهد به کسب احترام و رابطه سالم همه خود نیاز به دید ما به زندگی دارد. گاهی هم مسائل پیچیده تر از این حرفها است که در محدوده این مقاله کوتاه نمی میگنجد.
پیروز و سربلند باشید.
پوران پورقبال