آن دسته از ما ایرانیان که در خارج از ایران زندگی میکنیم، وقتی به بحثهای رادیو – تلویزیون این کشورهای غربی گوش میکنیم، شاید با خود میاندیشیم که:اینها از چه سخن میگویند و و ما در چه مباحثی باید هنوز در جا بزنیم.
از طرف دیگر، وقتی که خبر موفقیت و پیشرفت این همه ایرانی هنرمند، فرهیخته، و دانشمند را میشنویم، میتوانیم باز هم پرسش کنیم که اینها کجا و ما کجا!
وقتی که به پای درد و دل مردم کوچه بازار خود در سایتهای اینترنتی – خبری و یا ارتباطهای شخصی می نشینیم باز هم این سوال پیش میاید، که آنها کجا و ما کجا. در هر حال که گاهی دلمان از این همه تضاد و اختلاف بدرد میاید، گوش کردن به موضوعات بحث و انتقاد در رسانههای غربی میتواند یک دید کلی به ما بدهد، که ما کجا و اینها کجا।
البته این دید مقایسه ای در مجموع سالم نیست، چرا که بدون شک ما ایرانیان در دنیای بسیار متفاوت از بسیاری از جوامع غیر پیشرفته- متوسط – مترقی زندگی میکنیم ؛ یک دلیل عمده آنهم ساختار فرهنگی-اجتماعی حاکم بر زندگی ما ایرانیان است.
این تفاوت آنچنان فاحش است که با شنیدن اخباری که از ایران میرسد، گاهی به این فکر میکنیم که آیا هرگز ما از این پسرفت و عقب ماندگی نجات پیدا خواهیم کرد یا نه؟
وقتی دولت مردان غربی بحث در مورد حقوق شهروندان میکنند و ما فقط خبر ازپایمال کردن حرمت انسان در ایران میشنویم، باز هم میتونیم فکر کنیم که، اینها کجا و ما کجا! این همه تفاوت در حالی صورت میگیرد که فیلسوفان و متفکران غربی همچنان درحال مطالعه مکاتب شرقی و بحث در مورد بزرگان فرهنگ ایران ما هستند شاید ، ایشان نیز میاندیشند که آنها کجا (بودند) و حالا کجا (هستند)؟
همچنان آثار بی مانند حافظ ، مولانا، فردوسی، و دیگر بزرگان تاریخ ادبیات پارسیان و تناسب آن همه خرد با معضلات کنونی ما این فکر و پرسش را به وجود میاورد که آنها کجا و ما کجا!
از آنجا یکه که پیشرفت، انسانیت، همدردی، و میهن پرستی هرگز در دستور کار دولتمردان ایران در این سه ده اخیرنبوده، هر روزو سلسله وار خبر ازخط و نشانهای تازه تر برای تداووم تنبیه این مردم که فقط صداقت خود را در حفظ میهن نشان دادهاند، به گوش میرسد।. در اینجا باز هم برمیگردیم به خودمان: ایشان کجا و دنیا کجا؟
به امید این که روزی ماهم بپرسیم ما کجا و آنها کجا؟ شاید این فکر یک فقط یک خیال و توهّم است. پس واقعا ما کجا و ما کجا؟