خسارت روحی و روانی‌

در زمانی‌ که عدالت و حقوق انسانی‌ در میهن ما به بد‌ترین شکل ممکن به زیر سوال رفته، میشود پرسید که چگونه این همه قربانیان جرم و جنایت را میتوان یاری رساند و یا با ایشان همدردی کرد؟ آیا هرگز میشود این همه ضرر و خسارت روحی و روانی‌ را بر یک ملت جبران کرد؟ چگونه میشود که به قربانیان آزارهای جنسی‌ در زندان‌ها و به خانواده‌های ایشان کمک کرد؟

این پرسش‌ها در زمانی‌ مطرح میشوند که هزاران خانواده در داغ از دست دادن فرزندان و عزیزان خود در زندان ها، تیراندازی‌های خیابانی، و یا حمله‌های لباس شخصی‌ها به منازل و اماکن عمومی، میسوزند و راهی‌ برای عدالت جویی نمی‌‌یابند.

این پرسش و حتی فکر کمک رسانی البته سر فصل کار دولت ایران نیست، چرا که تا زمانی‌ که هنوز اصل مشکل را انکار میکنند، خانواده‌ها در شعله‌های آتش این جرم و ظلم وارد شده میسوزند.

چیزی که پیداست دولت مردان رژیم و دولت فعلی‌ نه تنها تمایلی به حل مساله ندارند، بلکه حرکت ایشان هرگونه پروسه ترمیم را پیچیده تر می‌کند.

ابعاد خسارت به خانواده‌ها و معترضان به انتخابات تقلبی آنچنان عمیق و همه جانبهٔ است، که تنها، یک دولت دلسوز و دولت مردان همدل میتواند به این مسائل رسیدگی کنند.

متاسفانه خسارت روحی روانی‌ به خانواده ها، بیماریهای روحی و عواقب بعدی همه غیر قابل انکار هستند و باید فقط امیدوار بود که در این میان معجزه‌ای اتفاق بیفتد. باشد که همدردی خود را برای خانواده شهدای این فجایع اخیر و قربانیان تجاوز‌های جنسی‌ به دختران و پسران عزیز بتوانیم با جان و دل‌ نشان دهیم.

Leave a reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *