تصحیح کردن دیگران

از آنجا که معتقدم هر لحظه زندگی‌ صحنه‌ای برای یادگیری و فراگیری می‌باشد، مصمم هستم که یکی‌ از رفتارهای ما ایرانیان را که بیشتر به یک بیماری میماند تشریح کنم، شاید که کمی‌ به یادگیری جمعی‌ کمکی‌ کرده باشم.

ما همه درگیر این رفتار بیماری زا و گاه معتاد به چشیدن مزه تلخ عواقب این رفتار هستیم. ما همه، از کوچک تا بزرگ و از صبح تا شب گاهی گرفتار این رفتار هستیم رفتاری که آنرا میشود تصحیح کردن دیگران نام برد.

حال ما این شانس را میدهیم که شما یک نفر و یا خانواده شما از این بیماری مبرا باشند، ولی‌ اگر با خودمان خلوت کنیم میبینیم که بیشتر ما در هنگام بحث کردن، خود را بر حق و دیگران را در اشتباه میبینیم.

به همین دلیل هم در تمام بحثها بجای گوش کردن، سعی می‌کنیم که دیگری را از دید اشتباه برگردانیم و ایشان را تصحیح کنیم. در این راه از دادن هر گونه پند و اندرزی هم پروا نداریم و هر آنچه که در چنته داریم بروز میدهیم. گاهی بعضی‌ از ما تندتر از دیگری رفته و در جایی که دیگری را قابل اصلاح نبینیم، هر چه که میتونیم از مرز تربیت، احترام، و قبول دیگری فراتر میرویم.

البته این همه برای داغ کردن بحث کنونی‌ است ولی‌ گذشته از شیرین کردن بحث، بسیاری از ما از این بیماری تصحیح کردن دیگران رنج می‌بریم بدون اینکه خود واقف باشیم. به راه راست آوردن دیگران و یا دیگران را با خود همراه کردن، ریشه در نداشتن باور به چند باوری دارد، ریشه در نداشتن صبر و حوصله برای عقیده متفاوت از ما دارد. و این همه را ما مدیون سیستم‌های مستبد تک فکری و تک روشی‌ هستیم که همچنان چهار نعل با سرنوشت مردم ما و در روح و روان ما میتازند.

ای کاش که ما اجازه میدادیم که دیگران خطا کنند و اجازه میدادیم که دیگران اشتباه بگویند।‌ای کاش که نیازی به اصلاح دیگری نبود، این نیاز یک بیماری است و ما با اصلاح کردن دیگری، رفتار استبدادی که در خون فرهنگی‌ ما جا گرفته و لکه‌های بزرگی‌ بر جا گذشته است را، تکرار می‌کنیم.

اگر همیشه به این بیندیشیم که چگونه دیگری را عوض کنیم، از خودمان غافل میمانیم. اگر به این بیندیشیم که خودمان چه میتونیم انجام دهیم، به دیگری هم اجازه این کار را میدهیم.

Leave a reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *