دانشجویان در کشور ما ایران با دیگر دانشجویان در کشورهای دنیای متمدن، فرق میکنند। ایشان تنها کاری که اجازه ندارند انجام دهند، آنهم درس خواندن در محیطی سالم، اندیشه کردن در فضایی آزاد، و تبادل علمی بدون دخالت کهنه اندیشان و مبلغان فساد است. ما ایرانیانی که در کشورهای غربی تحصیل کرده ایم میدانیم، که دانشجویان در این طرف دنیا به دگر اندیشی تشویق میشوند، ولی در ایران دانشجویان ما را به اتهام دگر اندیشی به زندان میفرستند. از آنجا که انیشه سالم در میهن ما ایران همیشه دستخوش بلا و توفان شده، باید دانست که کسب علم، بدون اندیشه سالم و مترقی مانند ساختن خانهای با آجرهای پوسیده و عایقهای سوراخ میماند.
خانوادههای ایرانی با هزار زحمت و آرزو فرزندان خود را تشویق به کسب مدارج علمی میکنند، در صورتی که کسب علم و دانش در ایران، آنهم بگونه علمی آن بسیار پیچیده و دشوار است. دانشجویان در ایران اولین قشری هستند که مورد تهاجم، تحکم، تجاوز، و تمرد قرار میگیرند. این روزها با باز شدن دانشگاهها در ایران میبینیم که دانشجویان نمیتوانند به تحصیل بپردازند چرا که کشتار و سرکوب دوستان و مردم خود را نمیتواند نادیده بگیرند.
مهر ماه امسال دانشجویان ایران در شرایطی به دانشگاهها بر گشتند که بسیاری از دوستان ایشان در اعتراضات صلح آمیز خیابانی به خاک و خون کشیده شده اند. این دانشجویان که هنوز در ماتم کودتای اخیر هستند، نمیتوانند فکر دیگری بجز اعتراض و درخواست رسیدگی به این همه ظلم را داشته باشند.
تحصیل علم و دانش در شرایطی میسر است که آزادی فکر، آرامش، امینیت، و اعتماد به شرایط وجود داشته باشد. فقط میشود امیدوار بود که روزی برسد که هر کس بتواند به کار خویش بپردازد و تحصیل علم در محیطی و کشوری امن میسر باشد. با همدردی برای دانشجویان عزیز ایرانی که تحصیل، عدالت اجتماعی، امنیت، آزادی، و حق اندیشیدن را خواستار هستند.