چگونه است که برخی از رسیدن به عرشه خیالی قدرت میتوانند سر مست شوند در حالی که بسیاری دیگر در رنج و عذاب هستند؟
چگونه این قدرت در حالی که حق دیگران زیر پا میرود میتواند لذت بخش باشد؟ پس غیرت،صداقت، وفاداری، امانت، و همدردی کجا رفته است؟
این لذت کاذب از رسیدن به یک قدرت خیالی فقط برای انسانهای خود شیفته قابل درک است. برای درک این لذت در شخص خود شیفته و خود بزرگ بین میتوانیم درون این فرد را بیشتر برسی کنیم.
خود پرستی/ خود شیفتگی تنها یک بیماری شخصی و یا یک رفتار مشکل آفرین نیست।। رفتار و گفتار شخص خود شیفته باعث آزار دیگران و یا کدورت میشود.
خودپرستی آسیب شخصیتی است که فرد را در دنیای درون خود و هر آنچه که به خود ارتباط پیدا میکند، فرو میبرد. این آسیب عامل باز دارنده از توجه به دیگران و داشتن دیدگاه برای دیگران میشود. آسیب دیگر این بیماری درونی کردن این دید نسبت به خود و تغییر در دید هویتی فرد هم میتواند بشود.
یک فرد درون تهی و منزوی خود را محور دنیا میبیند و درون تهی خویش را با عشق خیالی به خود پر میکند.
این عشق خیالی برای فرد خود پرست میتواند به دلیل کمبودهای احساسی در دوران کودکی ایجاد شده باشد. این فرد با مهم جلوه دادن خویش نهایت تلاش خویش را میکند که تشویش، دلهره،و هراس از تنها ماندن را با بزرگ جوه دادن خویش جبران کند. در این بزرگ جلوه دادن، فرد سوار بر اسب رویایی خود میشود و به تاخت و تاز میپردازد
عوارض کمبودهای احساسی در دوران کودکی، میتواند به عشق بیش از اندازه و یا حالت عکس آن که تنفر از خویشتن باشد، تبدیل شود. احساس کمبود یا پست تر بودن از دیگران در حقیقت میتواند کمک به رشد و ادامه بیماری خودبزرگ بینی بکند. نقشه و الگو شخص خود بزرگ بین در واقع پدر, مادر و یا بزرگتری است است که فرد را تحقیر کرده و حالا فرد با با بزرگ کردن خویش سعی بر تخفیف این درد درون میکند।
اینجاست که هر پیروزی کوچک برای بزرگ شدن این فرد تحقیر شده یک کوه پیروزی است. و اینجاست که آنان که بر عرشه بلند قدرت کاذب میرسند میتواند با وجود درد و اندوه دیگران از رسیدن به این مقام لذت ببرند.
ولی این همه دیری نمیکشد چرا که درون تحقیر شده این افراد هم چنان در فکر تسخیر قله بلند تر آرزو در حق این خود شیفته و دور از واقعیت دشمنی میکند’ چرا که فرد خود بزرگ بین دوستیها را پس میزند و دیگران در مقابل وی خواهندایستاد و هر مخالفت اعتماد به نفس این شخص را پایین تر میاورد. تنهای، نفرت، و دشمنی با دیگران تنها راه پیروزی این فرد خود شیفته است ولی مزه پیروزیهای بدست آماده از این راه همیشه شیرین نیست.
به امید رهایی از دست انسانهای خود شیفته که این روزها مقام وزارت و کفالت بر دیگران ایشان را بسیار سرمست کرده است.