آب ریخته

این چگونه سیستمی‌ است که انسان‌ها را استخدام می‌کند برای کشتن، شکنجه دادن، شلاق زدن، باتوم زدن، قمه کشی‌، و اذیت کردن مردم یک سرزمین؟
این چگونه ترویج دینی است که ضدیت با انسان کارش است و آبروی دین را بردن عملکردش؟ وقتی‌ به تصاویر این انسانهای دربند که در لباس بسیجی‌ یا لباس شخصی‌ در
خیابان های تهران و یا دیگر شهر‌های ایران توجه می‌کنیم، فقط یک فکر به خاطر یک انسان آزاده خطور می‌کند: چگونه میشود اینگونه از مردم متنفر باشی‌ که ایشان را اینچنین وحشیانه مورد تهاجم همه جانبه قرار دهی‌؟ در واقع به عنوان یک متخصص روح و روان دوست دارم بدانم در مغز این چماق بدستان که میتواند اینچنین راحت بزنند و بکشند چه می‌گذرد؟ البته میشود اذعان کرد که تنها کسانی‌ میتوانند به جنایت و آزار دادن دیگری دست بزنند که خود دچار بیماری تاریک توهم و جنون مبتلا باشند.
فقط با دیدن صحنه دلخراش پرت کردن دانشجویان از پشت بام در ۱۸ تیر ۱۹۹۹، میشود فکر کرد که اینها که هستند و چگونه اینقدرظالم و دلسنگ هستند। مگر این مردان خود فرزند ندارند، مگر این مردان از مادر به دنیا نیامده ‌اند، مگر این مردان وجدان ندارند। این چه دولت اسلامی است که کاری در این ۳۰ سال جز کشتن و شکنجه کردن مردمان ایران زمین در این ابعاد گسترده‌ انجام نداده؟ این آبروی ریخته را با چه تعداد اضافه بر ارقام موجود دردمندان سرزمین ما، می‌توان احیا کرد؟ آیا هرگز این آبروی ریخته دولتمردان ایران و یا جاه طلبان دولت ایران را میشود زنده کرد؟ آیا آب ریخته را میشود به جوی باز گرداند؟
Leave a reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *